کتابداری و علم اطلاع شناسی این وبلاگ در جهت اطلاع رسانی مربوط به علم اطلاعات و کتابداری می باشد.
| ||
این کتاب خاطرات سید ناصر حسینی 16 ساله عضو واحد اطلاعات ، از زندان های مخفی عراق است.زندان هایی که تا به حال درباره اشان نشنیده اید. از شکنجه ها ، باز جویی ها ، زدن ها ، جاسوس ها و…. . کتابی که داستانی نو و جدید برای شما دارد.متن کتاب بسیار روان و جذاب می باشد و شما را تا مدت ها مجذوب می کند. در این کتاب تمامی وقایع زندان های عراق به صورت سانسور نشده آمده است. خلاصه ای از کتاب :نگاه کردم ببینم چه اتفاقی برایم افتاده بود،شوکه شدم.استخوان ساق پای راستم خرد شه بود و گلوله ها بالای قوزک پای راستن اصابت کرده بود.گوشت های ساق پایم تکه تکه شده بود.پاشنه پایم به هر طرف می چرخید و خونم بند نمی آمد…از تشنگی نا نداشتم.لب هایم خشک شده بود.یک عراقی آمد بالای سرم و بعد از کلی فحش و نوهین دو گلوله به هر دوپایم شلیک کرد…یک سرباز عراقی کنار جنازه یکی از شهدا که وسط جاده بود ایستاد . یک دفعه چوب پرچم عراقی را به پایین جناق سینه شهید کوبید.طوری که چوب در سینه شهید فرو رفت... کتاب «پایی که جاماند» شامل 198 خاطره از سید ناصر حسینی پور است که به تازگی هر شب از شبکه سوم سیما با شکل و شمایل خاصی همراه با تصویر سازی با خاک، توسط نویسنده برای مردم خوانده می شود. حسینی که در پیش از اسارت از ناحیه پا زخمی شدهبود، در دوران اسارت خاطرات روزانهاش را در تکههای کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مدون کرده و همزمان با آزادی? آنها را در عصای خود جاسازی میکند و به ایران میآورد. این کتاب تاکنون به چاپ چهلم رسیدهاست. [ چهارشنبه 94/4/10 ] [ 9:18 صبح ] [ آرزو رئوفی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |